
صنایع دستی روستایی و نقش آن در اقتصاد پایدار
امروزه روستاها به کانون تردد انسانهایی بدل شده اند که برای فرار از زندگی پرهیاهوی شهری و زندگی ماشینی به روستاها سفر میکنند.امروزه روستاها به کانون تردد انسانهایی بدل شده اند که برای فرار از زندگی پرهیاهوی شهری و زندگی ماشینی به روستاها سفر میکنند. این امر باعث گسترش صنعت گردشگری در روستاها خواهد شد و اتفاقی بسیار خوشایند است که میتواند سبب رشد اقتصادی در آن مناطق گردد. جهانگردی پول و جمعیت را از مراکز تمرکز و ثقل صنعتی به روستاها و نقاط طبیعی میکشاند پس باید به دنبال راهی بود که روستاییان به وسیله آن بتوانند به گردشگران خدمت یا محصولی ارائه دهند و از آن کسب درآمد نمایند.
در گذشته ای نه چندان دور اقتصاد در روستاها بسیار به کشاورزی وابسته بود و البته تولیدات صنایع دستی نیز که اغلب توسط زنان و دختران روستا تولید میشد نقش معیشت مکمل را در اقتصاد روستایی ایفا میکرد. کمبود آب و بحران خشکسالی امروزه کشاورزی را با مشکلات متعددی روبرو کرده و اگر جایگزینی برای آن فراهم نیاید افزایش مهاجرت به شهرها و حاشیه نشینی را بیش از پیش خواهیم داشت؛ چراکه در عمل یک فرد بیکار یک انسان مایوس است و به مهاجرت وادار میشود.
حال با توجه به معضلات بخش کشاورزی تنها یک منبع درآمدی در روستاها باقی میماند و آن تولیدات صنایع دستی است. منظور از صنایع دستی روستایی آن نوع از صنایع ساده و بدون پیچیدگی تکنیکی است که در روستاها منبع درآمد و شغل تکمیلی محسوب میشود و اغلب روستاییان در زمان بیکاری فصلی به آن اشتغال دارند.
به جرأت می توان گفت هیچ روستایی در ایران وجود ندارد که از تولیدات صنایع دستی بی بهره باشد. تولیدکنندگان این هنر- صنعت بیشتر بانوان روستایی هستند که به تناسب مواد اولیه طبیعی پیرامون خود دست به تولید میزنند. این تولیدات اغلب جنبه کاربردی دارد و با نیاز روزمره مردمان آن منطقه متناسب است. تولیدات آنها از حصیر و قالی گرفته تا لباسهای سنتی همه ریشه در فرهنگ و سنت های منطقه دارد و با زندگی آنها عجین شده است. مثلا در گبه ای که زنان عشایر قشقایی میبافند میتوان نمادهای روشنی از کوهها، پوشش گیاهی و حیوانات حاشیه رشته کوه زاگرس را مشاهده کرد، گویی این دستبافتهها نقاشی انتزاعی است از طبیعت پیرامونشان.
تولید صنایع دستی در روستاهای ایران از تنوع بسیار بالایی برخوردار است ولی متاسفانه به دلیل ناشناخته بودن و عدم معرفی صحیح و اصولی، دوری تولیدکنندگان از مرکز و عدم دسترسی آنها به بازارهای شهرهای بزرگ، عدم آگاهی آنها از سلیقه روز بازار و عدم دانش کافی نسبت به اصول بازاریابی، ضعف مدیریت کلان و نیز افزایش رو به رشد استفاده از مواد پلیمری در تولید ملزومات زندگی و کاهش چشمگیر منابع طبیعی اغلب تولیدکنندگان صنایع دستی در روستاها با بحران جدی روبرو شدهاند. چراکه تمامی موارد ذکر شده دست به دست هم داده و باعث میشوند تولیدکننده نتواند تولیداتش را در بازار به خوبی به فروش برساند و عدم توانایی در فروش برابر است با سرخوردگی او و عدم انگیزه برای تولید بیشتر. از سوی دیگر هنگامی تولیدکنندهای که سالهاست به تولید صنایع دستی اشتغال دارد و در این کار خبره شده است نتواند از طریق فروش محصولاتش گذران عمر نماید بالطبع سایرین هم به یادگیری فن ترغیب نمی شوند و این است که نتیجه اش نابودی بسیاری از گونه های صنایع دستی در سال های اخیر بوده است.
سرمایه گذاری بخش خصوصی و دولتی در این حوزه که بسیار بکر است و شرکت های سرمایه گذار به زودی به اهمیت آن پی خواهند برد، میتواند هم رونقی باشد برای توسعه گردشگری روستایی و کسب درآمد خانوارهای ساکن در آن و هم ارزش افزوده ای قابل توجه برای بخش سرمایه گذار. نمونههای روشن آن در کشورهای توسعه یافته گویای این واقعیت است.
شرکت آرانیک مدت چهار سال است با تمرکز بر روی صنایع دستی روستایی و عشایری به معرفی و فروش اینترنتی صنایع دستی مشغول است و تا کنون توانسته فروش قابل توجهی از این محصولات در داخل و خارج از کشور داشته باشد. در حال حاضر نیز مجری طرحی با عنوان " توسعه اجتماعی و اقتصادی در استان سیستان و بلوچستان با تقویت توانمندی های صنایع دستی بومی" از سوی معاونت علمی و فن آوری نهاد ریاست جمهوری است. این پروژه امروز به صورت رسمی در دانشگاه زابل شروع به کار خواهد کرد و هدف آن آموزش به جوانان، بهبود کیفیت تولید، بازاریابی و بازارسازی و ایجاد اشتغال پایدار برای تولیدکنندگان صنایع دستی در استان سیستان و بلوچستان است.